امروز 21 ام شهریوره و وارد ده روز اخر تعطیلات تابستون شدیم ... ده روزی که همه سعی میکنن نهایت استفاده شونو از تعطیلات تابستونی کنن ، سفر برن و...
بچه مدرسه ای هام که تو تب و تاب خرید کتاب ، لوازم التحریر ، کیف ، کفش ، کوله و ... دانشجوهام که درگیر جنگ انتخاب واحد و از این آموزش به اون آموزش و مسائل این چنینی....
و اما من ، امسال بعد 16 سال هیچ برنامه ای برای اول مهرم ندارم... نه دانش اموزم که ذوق دیدن دوستام و معلمم و پاک کن نو رو داشته باشم ؛ نه دانشجو که نرسیدن واحد و حضور غیاب کردن و یا نکردن استاد و ... برام دغدغه باشه...
خلاصه که حس عجیبیه، نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت .... یه حس عجیب و وصف نشدنی و غریبی ه
شما بعد از پشت سر گذاشتن این دوره ها چه حسی داشتین؟!
به نظر من که حس خیلی خوبیه . دوران جدیدی حساب میشه
من که خیلی خوشحالم از امتحان درس و حضور غیاب راحت شدم.
فکر می کنم بعد از دانشگاه وارد یه دوره جدیدی میشی که همه چیز فرق داره. مثل مجردی و متاهلی! همینقدر دوران تحصیل بعدش باهم متفاوتن